پرش به محتوا
خانه » بلاگ » روکوروبی روح آزاد

روکوروبی روح آزاد

این روح یکی از یوکای های ژاپن است. آنها مانند انسان هستند و تنها تفاوت آنها با انسان در گردن است. دو نوع روکوروبی وجود داری که یکی از آنها گردن بلندی دارد و دیگری سر آن از بدن جدا و آزادنه حرکت می کند. در ادامه سعی داریم این روح آزاد را تحلیل کنیم، با دیمونومی تا انتهای این مقاله همراه باشید.

آیا روکوروبی یک افسانه قدیمی است؟

روکوروبی افسانه قدیمی

باید بگویم این نوع از یوکای در افسانه کهن و قدیمی وجود کم رنگی دارد. زیرا این داستان ها برای سرگرمی و برگذاری نمایش در جشن ها ساخته شدا است. امروزه افراد زیادی هستند که به نوکه روبی ها اعتقاد دارند. این داستان را قبل از خواب برای کودکان خود می گفتند.

بعضی از افراد باور دارند که روکوروبی روح محافظ زنی است که از آنها در مقابل تاریکی شب، محافظت می کند. اما در بعضی داستان ها از آن به عنوان زنی زجر کشید یاد می کنند. به این صورت که همسر نوکه کوبی سر او را بریده و به تنه اش دوخته است. در ادامه به معنی اسم نوکه کوبی ها می پردازیم، باما همراه باشید.

معنی نام روح آزاد یا روکوروبی چیست؟

روکوروبی و نوکه روبی ارواح شرارت

کلمه روکوروبی را از کلمه روکورو استفاده کردند. این کلمه به معنای چرخ سفالگری و قرقره است. همچنین این کلمه اشاره به گردن بلند این روح دارد. به همین دلیل می توان او را به بالا برهای آب در زمان کهن نیز ربط داد.

درباره نوکه روبی ها

نوکه روبی ها نوعی از روکوروبی ها هستند که سر آنها از تنه جدا و در هوا معلق است. این نوع از یوکای ها جز اولین روکورو ها بودند، نوع دوم آنها گردن بلندی دارند. در ادبیات کلاسیک ژاپن ارواحی وجود دارد که در تاریکی مرتکب شرارت، خون آنها را می خوردند. این ارواح پلید نوکه روبی ها هستند؛ زیرا به عنوان قاتلان شب در داستان ها آمده است.

در بعضی از داستان ها جدا بودن سر از بدن، عنوان تمثیلی به جدا شدن روح از بدن است. به عنوان مثال؛ در کتاب سوروری مونوگاتاری در فصل افکار یک زن در دور بر پرسه می زند آمده است. در این فصل زنی را بازگو می کند که در خواب روح او از بدنش جدا و اول به حالت مرغ و سپس به نوکه روبی تبدیل شد. در راه مردی او را می بیند و با شمشیر او را تعقیب می کند، نوکه روبی فرار می کند و در یکی از خانه ها پناه می برد‌.

داستان از شوکویو هایکو در سال ۱۶۷۷ میلادی وجود دارد که مانند داستان سوروری مونوگاتاری است. در کتاب هایکو در فصل نوکه روبی آمده است که مردی روحی را دنبال می کند. روح زنی است از بدن او جدا و در ادامه داستان توضیح می دهد که زن از اعمال خود ناراحت بوده. همسر خود را ترک و موهای خود را کامل می برد و خود را به مرگ می رساند. در زمان های قبل در خواب راه رفتن جز گناهانی بود که حکم سنگینی دارد.

روکوروبی بیماری لاعلاج

در سال ۱۸۲۱ میلادی در کتاب کاشی یاوا آمده است که در روستای زنی مبتلا به بیماری است که درمانی برای او وجود ندارد. دوره گردی به همسر او می گوید کبد سفید سگ باعث درمان بیماری می شود. مرد سگ خانگی خود را قربانی و کبد او را به همسر خود می دهد. زن درمان می شود. مدتی بعد دختری را به دنیا می آورد که یک نوکه روبی است. سر دخترک جدا و در هوا آزاد است. سگ سفیدی ظاهر و سر دخترک را می برد و او می میرد.

درتمامی داستان ها این روح های آزاد را ماده می دانند. در داستانی از سای هیکی آمده که این نوکه ها نر هستند. این داستان در معبدی اتفاق می افتد که یک روحانی در شب با نوکه مواجه می شود که به او حمله کرده است. فردای آن روز سربازی به روحانی مراجعه‌ می کند و داستان خود را بازگو می کند. این سرباز به روستای خود برمی گردد و خود را حبس می کند. در آن زمان فکر می کردند که تبدل به نوکه یا خوابگردی یک بیماری است که درمانی ندارد.

کلام آخر

همان طور که در بالا آوردیم روکوروبی را به عنوان بیماری واگیر دار می دانند. اما این بیماری در زمان حال به عنوان بیماری خوابگردی به حساب می آید. نوع دوم از روکورو ها وجود دارد که سر آنها با نخ بلندی به تن آنها متصل است که افرادی نخ را گردن آنها می دانند. از همراهی شما تا پایان این مقاله از دیمونومی، ممنونیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *