بهترین کتاب های ترسناک و وحشت انگیزی که شما را در جایتان میخکوب و خواب را از شما میگیرد!
کتاب های ترسناک
چه کسی دوست ندارد که بترسد؟ یک چیز فوقالعاده هیجانانگیز در مورد از دست دادن خود و غرق شدن در یک داستان وحشتناک خوب وجود دارد. نویسندگان از زمانی که مردم برای اولین بار شروع به نوشتن و نویسندگی کردند، ما را با کابوس های خود مسحور می کردند، که به این معنی است که حجم زیادی از داستان های ترسناک بسیار جذابی وجود دارد. به همین دلیل است که ما در این مطلب ۶ تا از ۱۲ تا کتاب برتر ترسناک را معرفی خواهیم کرد. این کتابها در بهترین راه ممکن شما را آزار خواهند داد. پس چراغ ها را خاموش کنید، یک شمع روشن کنید و برای اینکه از خوابیدن دریغ بمانید، آماده شوید.
همراه ما باشید با معرفی بهترین کتاب های ترسناک در تاریخ!
اثر Tender Is the Flesh از Agustina Bazterrica
در دیستوپیا(مکان و موقعیتی غیر واقعی که همه چی در آن سخت و دشوار است) وحشیانه Bazterrica، کمبود گوشت حیوانات منجر به آدمخواری مورد تایید دولت شده است. مارکوس در کشتارگاهی کار میکند، جایی که گاوهای انسانی (یا «سر») برای کشتار پرورش داده میشوند و جایی که او با اخلاق درونیاش در چارچوب عادیسازی صنعتی تابوی جهانی درگیر است. داستان بر رابطه مارکوس با رئیسی به نام یاسمین تمرکز دارد. آنچه در پی میآید همانطور که انتظار میرود آزاردهنده است، اگرچه این دنیای گستردهتر است که Tender is the Flesh را به خواندنی واقعاً دلسردکننده تبدیل میکند. از طریق استعاره زرق و برق دار و بیانی صریح، Bazterrica به این درک می پردازد که همه ما یا گوشت هستیم یا قصاب در آسیاب سرمایه داری.
اثر The Terror از Dan Simmons
دن سیمونز عاشق تحقیق است. چه روزهای پایانی چارلز دیکنز در drood باشد و چه کارهای عملی کوهنوردی در The Abominable، او به ندرت کسی است که اجازه دهد یک داستان خوب مانع از فکت ها شود. این رمان راهحلی برای معمای سفر اکتشافی فرانکلین میسازد که در سال 1845 برای یافتن گذرگاه شمال غربی به راه افتاد. این کشتیها تا سال 2016 دیگر دیده نشدند. سیمونز بیش از 700 صفحه عذابآور را در مورد جزئیات کمی که میدانیم توضیح میدهد و حماسهای از قتل، آدمخواری و رنج را به تصویر میکشد. چیزی مرگبار در کمین یخ است، اما در حال حاضر هیولا به اندازه کافی در داخل و در میان خدمه یخ زده و گرسنه وجود دارد. The Terror به سادگی بهترین رمان ترسناک تاریخی است که تا کنون نوشته شده است. لرزی در استخوانهای شما ایجاد میکند و شما را برای اینکه در صندلی راحت و جای امنی نشسته اید و درحال خواندن این کتاب هستید، خوشحال میکند.
اثر The Shining از Stephen King
استیون کینگ بارها در مورد “مکان بد و شرور” نوشته است، اما هرگز چیزی به وحشتناکی هتل Overlook ننوشته است. احتمالاً مشهورترین مکان در تمام ترس های مدرن است، این مکان به سادگی خالی از سکنه نیست، بلکه بیشتر یک باتری و تجدید قوا برای شر و شیطان است: تجلی آجر و ملات نیروهای اهریمنی. وقتی خانواده تورنس موافقت می کنند که در زمستان از هتل مراقبت کنند، ما مدت ها قبل از آنها می دانیم که اوضاع خوب نخواهد بود. همیشه درباره شایستگیهای نسبی فیلم شاینینگ با کارگردانی کوبریک بحثهایی وجود خواهد داشت، اما هر چقدر هم که از فیلم او قدردانی کنید، هیچیک از تراژدی یا صمیمیتی که کینگ باعث میشود ما نسبت به تورنسها احساس کنیم، ندارد. با نزدیک شدن زمستان و بیدار شدن هتل، کینگ احساسات خواننده را مانند خمیر ورز میدهد و به ما نشان میدهد که این افراد علیرغم رنجشهای اساسیشان، چقدر همدیگر را دوست دارند. آخرین لحظه بین جک و پسرش، کتاب را فراتر از هر چیزی که دید سرد کوبریک می تواند ارائه دهد، ارتقا می دهد. در دهههای آینده، وقتی خوانندگان کلاسیک های ماندگار این ژانر را در نظر بگیرند، “The Shining” بهعنوان تلفیقی بینقص از درام انسانی و تهدید سوپرنچرالی برجسته خواهد شد.
اثر The Haunting of Hill House از Shirley Jackson
رمان جکسون با بهترین مقدمه برای ساختاری تسخیر شده آغاز میشود: «هیل هوس(خانه ای بر فراز تپه) دیوانه وار به تنهایی در برابر تپههایش ایستاده بود و تاریکی را در درون خود نگه میداشت… و هر چیزی که آنجا قدم میزد، تنها راه میرفت.» این یک لحظه مهم در ژانر وحشت است، تبدیل از یک خانه تسخیره شده به یک محلی که قبلا در آن اتفاقات بدی رخ داده است و دوباره تبدیل به مکانی که ذاتاً دارای نیت بد است. ارواح هیل هوس معنی خاص و واضحی ندارند. “شبح” حتی ممکن است کلمه صحیحی برای هر چیزی که آنجا راه می رود نباشد. وقتی النور ونس به گروهی از محققین ماوراء الطبیعه می پیوندد که علاقه مند به شهرت هیل هوس هستند. در یک رمان، جکسون داستان ارواح را از قلمرو اخلاقی و تاریخی به روانشناختی منتقل کرد. بیش از نیم قرن بعد “The Haunting of Hill House” مانند همیشه مبهم و گمراه کننده باقی مانده است. این هنوز معیاری است که باید تمام داستان های مدرن ماوراء طبیعی را بر اساس آن قضاوت کرد.
اثر The Little Stranger از Sarah Waters
کتاب “The Little Stranger” یا غریبه کوچک، یک داستان ارواح بسیار بریتانیایی است که در تالارِ رو به زوالِ “صد” در بعد از جنگ روایت میشود. واترز بهجای دیدگاههای معمول LGBTQ خود، دکتر فارادی مردی دگرجنس گرا را به عنوان پنجره ما در این دوره از تحولات اجتماعی پذیرفته است. زمانی که رمان به اوج خود می رسد، خواننده در این فکر می ماند که شاید خشم سرکوب شده فارادی ترسناک تر از دیدن یک روح نیست. این یک رمان متراکم است که در فضای سربی یک بعد از ظهر ابری فرو رفته است. همچنین بیشتر به روانشناسی علاقه مند است تا ماوراء الطبیعه، اگرچه مانند همه داستان های عالی راجع به ارواح، نشان می دهد که این دو قلمرو بسیار بیشتر از آنچه ما می خواهیم اعتراف کنیم در هم تنیده شده اند. واترز هرگز قصد نداشت رمان سیاسی او درباره یک خانه جن زده باشد، اما مهم نیست. The Little Stranger هنوز هم بهترین داستان ارواح قرن بیست و یکم تاکنون بوده است.
اثر Come Closer از Sara Gran
هرکسی که وزوز گوش دارد یا در برابر افکار مزاحم آسیب پذیر است، ممکن است بخواهد با کمی احتیاط برگه های کتاب «Come Closer» را ورق بزند. این کتابی است که می تواند به روان ناآگاه آسیب برساند. وقتی آماندا گرفتار صداهای عجیب و غریب میشود، رویاهایش تشدید میشوند و رفتارش به گونهای تغییر میکند که به راحتی نمیتواند با آنها تطبیق پیدا کند. به تدریج، یک سوال در ذهن خواننده، مطرح می شود: آیا چیز دیگری در ذهن آماندا وجود دارد؟ نبوغ سارا گِرَن در این است که جزئیات عجیب و غریب را آنقدر عادی و اتفاقی می کند که ابهام باقی می ماند و ناگهان خواننده متوجه می شود که خود گاهی صداهای عجیبی هم می شنوند.
در مطلب بعدی با معرفی کتاب های بیشتر همراه ما باشید!