فیلمی به یاد ماندنی و افسانه ای با کارگردانی تیم برتون با داستان مردی که به جای دست، قیچی دارد!
تیم برتون
ادوارد دست قیچی یکی از کارهای برجسته برتون با وجود این واقعیت است که کمی قدیمی شده و این فیلم با بودجه بسیار کمی ساخته شده است. انتخاب های بصری برتون به پنهان کردن این مشکلات کمک می کند و فیلم او چنان حال و هوای جادویی به ما می دهد که حتی ایراد ها فراموش شدنی می شوند.
این یکی از افسانههایی است که او در زندگی حرفهای خود به ما داده است: داستان مردی (حتی با وجود مصنوعی بودنش) که عمیقاً آرزو دارد با دیگران ارتباط برقرار کند و خانوادهای بیابد، اما میداند که همه او را آنطور که او واقعا هست، نمیپذیرند.
ادوارد دست قیچی در اوج انفجار خلاقانه حرفه تیم برتون قرار گرفت. برتون یکی از معدود فیلمسازانی است که مجموعه ای از آثار دارد که در نگاه اول به راحتی قابل تشخیص است؛ عجیب بودن، رنگها و تضادهای زنده.
“Edward Scissorhands” یا ادوارد دستقیچی
ادوارد دستقیچی، با پگ فروشنده avon(یک شرکت امریکایی که محصولات پوست و مو تولید میکند) شروع میشود که اخیراً دچار مشکل شده است و تصمیم میگیرد به در قلعه ی بالای کوه نزدیک محلهاش بکوبد، جایی که همه همیشه از آن دوری میکردند. زمانی که او به آنجا میرسد، با ادوارد، مردی بدلی که توسط دانشمندی ساخته شده بود، ملاقات میکند که قبل از تکمیل کردن او مرد. به همین دلیل، ادوارد به جای دست، قیچی دارد. پگ که بسیار خوش قلب است، ادوارد را به خانه می برد و او را به همسرش بیل و دوستانش معرفی می کند و او عاشق دختر پگ، کیم می شود. ادوارد در شهر موفق می شود، اما نمیداند به زودی مردم قرار است به اون پشت کنند.
در حالی که غم و اندوه زیادی برای ادوارد وجود دارد، اما به نظر می رسد که با بخش های خنده دار فیلم و جلوه های بصری آن کمی پنهان شده است. او همیشه احساس می کند که در جای خود نیست، و از آنجایی که دست ندارد، عمیقاً ناقص است. جامعه او را در آغوش میگیرد، اما هیچگاه واقعاً با او سازگاری ندارد. او کیم را دوست دارد، اما اگر حتی یک مرد واقعی هم نیست، چگونه میتواند با او باشد؟ و واضح است که متوجه نمی شود که همه آن تردیدها و احساسات او را از بسیاری از افراد اطرافش انسانی تر می کند و این زیبایی در اوست. در نهایت او میفهمد که برای اینکه واقعاً خودش باشد، باید از تظاهر به کسی که نیست دست بردارد و آنچه را که واقعاً هست بپذیرد.
غمانگیزترین قسمت ادوارد دست قیچی این است که افرادی که برای اولین بار او را به عنوان تازگی در آغوش میگیرند تا فقط به او پشت کنند، کاملاً نمیتوانند زیبایی واقعی او را ببینند، به فراتر از چیزهای عجیب و غریب نگاه کنند تا دریابند چی پشت این ظاهر نهفته است.
تیم بازیگری فیلم “ادوارد دستقیچی”
یکی از موفقیتهایی که برتون در این فیلم عجیب و لذت بخش به دست آورد، این بود که بازیکنان مختلف خود را در این دنیای رویایی بر خلاف استایل خود بازیگرها، قرار داد. به عنوان مثال، آنتونی مایکل هال، که بیشتر به خاطر بازی در نقش یک خرخون در The Breakfast Club شناخته می شود، در اینجا موفق می شود در نقش دوست پسر یکی از شخصیت ها جنبه بسیار متفاوتی از خود نشان دهد، در حالی که وینونا رایدر نقش ظریف خود را در نقش دختر خوب در همسایگی را در این فیلم نشان می دهد.
با این حال، جانی دپ است که قبلا به نقشهای پسر بد کلیشه ای محدود میشد، که بیش از همه غافلگیر شد و شخصیتی را خلق کرد که در بدن ناقص خود به دام افتاده بود، ناامیدی ادوارد را به دقت و بدون استفاده از کلمات زیادی منتقل میکرد، چهره رنگ پریده و زخمی او نشان دهنده صدمه دیدن ادوارد بود.
بازی در یک فیلم به کارگردانی تیم برتون نیاز به غریزه خاصی دارد که همه بازیگران ندارند، اما با ادوارد دست قیچی، برتون خود را با یک تیم بازیگری خارقالعاده احاطه کرد که این فیلم عجیب و غریب اما همچنان شیرین را به خوبی به اجرا در اوردند. رایدر در نقش کیم فوقالعاده است در حالی که ویست و آرکین در نقش پگ و بیل و همه همسایهها بسیار سرگرم کننده هستند. برجسته ترین بازیگر واقعی در اینجا، بدون هیچ سوالی، جانی دپ است که عشق و درد زیاد ادوارد را به خوبی نشان داده است.
در پایان مطلب، ادوارد دست قیچی ممکن است کمی از مد افتاده باشد، اما هنوز لحظات زیبای زیادی را در خود دارد.