رازهای پنهان و ترسناک دعانویسی

از باور تا وحشت دعانویسی

دعانویسی، اگرچه در بسیاری از موارد به عنوان یک راه حل برای مشکلات تلقی می‌شود، اما در پس پرده آن داستان‌های ترسناک و گاه وحشتناکی نیز وجود دارد. بسیاری از کسانی که به دعانویسان مراجعه کرده‌اند، تجربه‌های وحشتناکی را روایت می‌کنند که با شنیدن آن‌ها، انسان دچار ترس و نگرانی می‌شود.

یکی از این داستان‌ها مربوط به زنی است که برای جلب محبت همسرش به دعانویس مراجعه کرده بود. دعانویس به او توصیه کرده بود که در شب تاریک و در سکوت کامل، یک شمع را روشن کند و دعایی خاص را بخواند. اما پس از انجام این کار، زن با اتفاقات عجیبی روبرو شد. صدای قدم‌هایی که هیچ کس جز او آن را نمی‌شنید، سایه‌هایی که در گوشه‌های اتاق حرکت می‌کردند و در نهایت، یک شب کابوس‌وار که در آن احساس می‌کرد کسی او را از پشت سر گرفته و نمی‌گذارد حرکت کند.

خرید گوشواره

پل ارتباطی با دنیای مردگان؟

یکی از باورهای رایج درباره دعانویسی این است که دعانویسان می‌توانند با ارواح و نیروهای ماوراء الطبیعه ارتباط برقرار کنند. این باور به ویژه در میان کسانی که به دنبال یافتن پاسخ برای سوالات بی‌پاسخ زندگی خود هستند، رایج است.

در یکی از مشهورترین داستان‌های دعانویسی، یک مرد جوان برای یافتن گم شده‌ای به یک دعانویس مراجعه کرد. دعانویس به او گفت که باید در نیمه‌شب به قبرستانی دور افتاده برود و دعایی خاص را بر روی یک قبر بخواند. مرد جوان به توصیه دعانویس عمل کرد، اما در حین انجام این کار، با صدای عجیب و ترسناکی مواجه شد. او احساس کرد که کسی از پشت سر او را نگاه می‌کند. وقتی برگشت، چیزی جز سایه‌های مرموز و ترسناک ندید. او با ترس و وحشت از آنجا فرار کرد، اما تجربه‌ای که آن شب داشت، تا آخر عمر او را تعقیب کرد.