در این فیلم شما کاملا درون یک شخص زندگی خواهید کرد وجهان را از دریچه چشمهای او خواهید دید.سپس خواهید مرد و در هنگام پرواز روح، همچنان در جستجوی زندگی خواهید بود و در آخر طعمی متفاوت از یک “تولد دوباره “را خواهید چشید.
در خلا چه میگـذرد؟
“ورود به خلأ “یا “به خلأ وارد شو”یک فیلم انگلیسی زبان در سبک درام-هنری به نویسندگی و کارگردانی گاسپار نوئه است. این فیلم در مورد پسر جوانی است که در شهر توکیو ژاپن زندگی میکند و برای تأمین مخارج زندگی دست به فروش قرصهای روانگردان میزند و در نهایت در توالت یک کلاب به نام خلأ گیر میافتد،و اینجا آغازی بر شروع یک زیست متفاوت است.
روایت یک زندگی از نگاه گاسپار نوئه
به نظر میرسد که مرگ ایدهٔ مرکزی فیلم است اما نوئه بیش از آنکه به دنبال فلسفه بافی در ارتباط با آنچه پس از مردن اتفاق میافتد باشد، تلاش میکند با خلق یک جهان مالیخولیایی، پوچی زندگی شخصیت مرکزیاش یعنی اسکار را روایت کند. در نتیجه کل ایدههایی که در رابطه با اتفاقات پس از مرگ میبینیم، به تنهایی آن تصوری هستند که چند لحظه قبل از شلیک، در ذهن اسکار بوده است. دوست او الکس کتابی را پیشنهاد میکند که مرگ و زندگیِ پس از آن را از دیدگاه بوداییان بیان کرده. الکس میگوید بر اساس روایتهایی روح انسان پس از مرگ از کالبد او جدا میشود و برای مدتی همهٔ زندگی گذشتهٔ خود را مشاهده میکند، دیگران را میبیند اما توان برقراری ارتباط با آنها را ندارد. و عده ای هستند که جدا شدن از این دنیا و دل کندن از آن برایشان بیش از اندازه سخت است در نتیجه در محیط اطراف سرگردان میشوند، تلاش میکنند در کالبدهای دیگری نفود کنند اما موفق نمیشوند تا اینکه انسانهایی را در حال آمیزش، در اطراف خود میبینند. آنها به سمت نوری که از عمل آمیزش خلق شده هدایت میشوند و یکبار دیگر وارد این دنیا میشوند. زندگی برای بار دوم شروع میشود و همینطور ادامه پیدا میکند، این چرخهٔ پوچی ست که انسانهای وابسته را گرفتار خود میکند. بدین شکل فیلمساز با هوشمندی خودش را گرفتار شفاف کردن مسئله ای که در تاریخ بشریت به عنوان یک ابهام بزرگ مطرح بوده نمیکند و زندگی پس از مرگ را بر اساس تصورات یک ذهن غیر هشیار بنا میکند.
ب | |
زوایای متفاوت فیلم و فلسفه آن
شگردی که بیشتر از همه جلب توجه میکند استفادهٔ نوئه از سه نمای دید مختلف است، بیشتر عناصری که به بازی گرفته شدهاند قبل از این و در چارچوبهای معنایی متفاوت در سینما حضور داشتهاند اما به کار گرفتن سه نمای دید مختلف در یک فیلم و تعریف کارکرد روایی واضح و مبتنی با پیرنگ برای آنها، نکته ای است که بار اصلی خلاقیت موجود در اثر را به دوش میکشد. هر نمای دید متناسب با یک فصل از موقعیت روحی و جسمی اسکار به کار گرفته شده است.خلاء وارد شو”، پر از بازیهای نور و سایه است در هر نما جشنواره ای از طیف رنگهای تند بر پاست. تمهیدات بصری متکی از جمله طراحی صحنه که در آن از طیف متنوعی از رنگهای تند استفاده شده و یا فصل به یاد ماندنی توهم اسکار پس از مصرف DMT که فقط باید آن را تماشا کرد و تعریف کردنی نیست.