هانس زیمر، یکی از بهترین آهنگ سازان حال حاضر جهان است. موسیقی فیلم Interstellar (میان ستاره ای) یکی از شاهکارترین آثار در زمینه موسیقی متن فیلم به شما می رود. اما این موسیقی متن بی ربط با داستان فیلم نیست و در ساخت آن از رموز جذابی استفاده شده است.
هانس زیمر
هانس فلوریان زیمِر (به آلمانی: Hans Florian Zimmer) (زادهٔ ۱۲ سپتامبر ۱۹۵۷ در فرانکفورت) موسیقیدان، آهنگساز و تهیهکننده موسیقی اهل آلمان است.
زیمر در طول بیش از سه دهه فعالیت هنری، برای بیش از ۱۵۰ فیلم موسیقی متن نوشتهاست. از آثار او میتوان به شیرشاه (۱۹۹۴)، شاهزادهٔ مصر (۱۹۹۸)، گلادیاتور (۲۰۰۰)، آخرین سامورایی (۲۰۰۳)، مجموعهٔ دزدان دریایی کارائیب (۲۰۰۳–۲۰۰۷)، سهگانهٔ بتمن (شوالیهٔ تاریکی، بتمن آغاز میکند و شوالیهٔ تاریکی برمیخیزد) (۲۰۰۵–۲۰۱۲)، رمز داوینچی (۲۰۰۶) ، شرلوک هلمز (۲۰۰۹–۲۰۱۱)، تلقین (۲۰۱۰)، شتاب (۲۰۱۳)، در میان ستارگان (۲۰۱۴) و دانکرک (۲۰۱۷)اشاره کرد.
زیمر قبل از مهاجرت به ایالات متحده، دوران آغازینِ فعالیت خود را در لندن سپری کرد و از دستیاران استنلی مایرز بود. او مسئولیت بخش موسیقی کمپانی فیلمسازی دریمورکس را بر عهده داشته و خود نیز مؤسس کمپانی «محصولات نظارت از راه دور» است که آهنگسازان دیگری نیز در این کمپانی مشغول فعالیت سینمایی هستند. وی همچنین در پروژه مسترکلاس به عنوان مدرس موسیقی متن، تدریس میکند
آثار او به جهت تلفیق اصوات مدرن الکترونیکی با سازهای ارکستر سمفونیک قابل توجه است. زیمر برندهٔ چهار جایزه گرمی، دو جایزهٔ گلدن گلوب و یک جایزه اسکار است. نام او همچنین در فهرستی از نوابغ زندهٔ جهان که روزنامهٔ دیلی تلگراف آن را منتشر کرده بود به چشم میخورَد. او همچنین بهعنوان استاد در دانشگاه کالیفرنیا مشغول به فعالیت است.
فیلم Interstellar
در میان ستارگان فیلمی علمی تخیلی به کارگردانی و تهیه کنندگی کریستوفر نولان (Christopher Nolan) می باشد. ستارگانی که در این فیلم زیبا به هنرنمایی پرداخته اند متیو مک کانهی (Matthew McConaughey) و ان هتوی (Anne Hathaway) و جسیکا چستین (Jessica Chastain) و بیل اروین (Bill Irwin) و الن برستین (Ellen Burstyn) و مایکل کین (Michael Caine) و … می باشند.
داستان فیلم در آینده ای نزدیک اتفاق می افتد و درباره ی گروهی از فضانوردان است که از کرم چاله ای نزدیک سیاره زحل عبور می کنند و به دنبال سیاره ای جدید برای بشریت می گردند. دانلود آهنگ های فیلم در میان ستارگان به شدت پیشنهاد می شود.
برادران کریستوفر و جاناتان نولان فیلم نامه این فیلم را نوشته اند. که قبلا نسخه اولیه آن را جاناتان نولان در سال ۲۰۰۷ نوشته بود. کریستوفر به همراه همسرش (اما توماس) تهیه کنندگی فیلم را انجام داده بودند. فیزیکدان “Kip Thorne” مشاره علمی فیلم را بر عهده داشته. وی نویسنده کتابی با نام The Science of Interstellar می باشد. کمپانی های Paramount Pictures, Warner Bros و Legendary Pictures بخشی از کمک مالی ساخت این فیلم را بر عهده داشته اند.
روند ساخت موسیقی متن Interstellar
میانستارهای، اثر حماسی کریستوفر نولان از نامه محرمانهای شروع شد که او به هانس زیمر نوشت.
نولان بدون اینکه از ساخت فیلم علمیتخیلیاش حرفی به میان آورد یا حتی بگوید که داستان اصلی فیلم چیست، یک نامه تایپشده برای زیمر فرستاد و در آن نوشت که تم اصلی فیلم چه خواهد بود، سپس از زیمر خواست که یک روز خود را به نوشتن ایدههای موسیقیاییاش اختصاص دهد.
زیمر از قصد و نیت نولان خبر نداشت اما با خواندن نامه او وسوسه و همان موقع دست به کار شد. او یکشبه یک قطعه ۴ دقیقهای برای پیانو و ارگان کلیسایی نوشت:
من فقط درباره این نوشتم که پدر بودن چه معنایی دارد و وقتی که نولان کنارم نشست قطعه را برایش اجرا کردم. او گفت: «خوب است! بهتر است که حالا فیلم را بسازم!» من گفتم که کدام فیلم؟! و او شروع کرد به شرح دادن و توصیف کردن آن پروژه عظیم و روایت گستردهای از فضا و فلسفه و علم و همه این چیزها. من به او گفتم: صبر کن ببینم! من همین یک چیز کوچولو را برای تو نوشتم. او گفت که:« بله، اما من میدانم که قلب داستان چیست» و موقع نوشتن کل (فیلمنامه) به این موسیقی گوش میداد.
پس از پایان نگارش فیلمنامه، نولان به او یک ساعت مچی داد که پشت آن نوشته شده بود:
برای احتیاط کردن فرصتی نمانده است!
زیمر میگوید همیشه وحشت داشته از اینکه چیزی را که در قلبش پنهان است با موسیقی برای دیگران آشکار کند، اما نه سال کار کردن با نولان و ساختن موسیقی بتمن به او شجاعت بخشیده است.
آهنگساز میانستارهای یک پسر ۱۶ ساله دارد که به قول خودش میخواهد دانشمند شود. درواقع نامهای که نولان برای او فرستاد چندان بیربط هم نبود. آنها (نولان و زیمر) یک شب در لندن به همراه همسرانشان درباره بچههایشان صحبت کرده بودند، مثلا درباره اینکه پدر بودن چه حسی دارد: «این قصه و این خردهدیالوگهایی که برای من نوشته شده درواقع شامل اطلاعاتی است که نولان درباره من و فرزندانم دارد.»
«من و کریس درباره خیلی چیزها صحبت میکردیم. من وقتی بچه بودم عکسهای ناسا از فضا را تماشا میکردم. کریس هم همینطور. هر دو کودک بودیم! حالا در بزرگسالی باز همان کار را میکردیم. کتاب خواندن و حرف زدن با نویسنده آن بسیار لذتبخش است. در جریان ساخت اینتراستلار یک چیز فوقالعاده دیگر این بود که من با دانشمندهای زیادی صحبت کردم!»
نقش ارگان (ارگ کلیسایی) در موسیقی اینتراستلار
هانس زیمر: میخواستیم استفاده از سازهای الکترونیک را در موسیقی میانستارهای به حداقل برسانیم.
ساز اصلی که در موسیقی متن فیلم اینتراستلار استفاده شده است، ارگان است. زیمر به پیشنهاد نولان برای اولین بار به سراغ این ساز میرود و با نواختن آن آشنا میشود. او در ساخت قطعات خود از سمپل صدای ارگان و همچنین صدای زنده این ساز در کلیسای لندن استفاده کرده است:
«در واقع من میخواستم که یک کالکشن فوقالعاده از سمپل صدای ارگ کلیسا را جمع کنم. در این میان با برنامهای به اسم Hauptwerk آشنا شدم که فوقالعاده بود. از بین سمپلهای این برنامه من با سمپلهای ارگان کلیسای سالیسبوری شروع به نوشتن کردم و برای شروع بد نبود. در واقع باید اول زمانی را برای یادگیری این ساز صرف میکردم.»
او تعدادی از قطعات را نیز در کلیسای تمپت در لندن با استفاده از ارگان واقعی با همکاری راجر سایر، نوازنده چیرهدست این ساز ضبط کرده است.
زیمر درباره دلیل انتخاب این ساز میگوید:
در واقع از وقتی که مشغول ساخت موسیقی فیلم بتمن بودیم یک سبک مشخص برای خودمان تعریف کردیم که تا حد زیادی با اکشن درامز و نیز ریتمهای جنبشی در سازهای زهی کار میکرد. ما میخواستیم همه چیزی را که تا آن موقع استفاده میکردیم کنار بگذاریم و میخواستیم در جهت عکس طیفی حرکت کنیم که در ده سال اخیر بودیم.
تا اینکه یک روز کریس به من گفت که تا به حال به ارگان کلیسا فکر کردی؟ من تا آن موقع این ساز را فقط دیده بودم. این ارگان بزرگ مثل یک موتور پسسوز بعد از پرتاب یک موشک و مناسب همان تصویری بود که من داشتم میساختم. اینکه موسیقی فیلم یک استعاره در اشاره به داستان داشته باشد برای من بسیار مهم است! بخش دیگر این استعاره این است که وقتی نفس کشیدن در کار نباشد از یک ارگان صدایی درنمیآید. درست مثل انسان!
هانس زیمر و کریستوفر نولان با استفاده از چه ترفندی موسیقی متن فیلم Interstellar را به یک اتفاق شنیدنی تبدیل کردند
صدای زمان چیست؟
ریتمی که عقربهی ثانیه شمار ساعت با آن حرکت میکند، از شصت ضرب در دقیقه ساخته شده است. میشود به آن، صدای زمان لقب داد. این ریتم به تنهایی چیز خاصی به ما نمیگوید اما اگر به شما بگویند که پس از تمام شدن این یک دقیقه، قرار است مرگ شما فرا برسد چه؟ حال با شرطی که بر روی این بازهی زمانی قرار دادهایم، حس تعلیق و تنش افزایش مییابد. با هر صدای تیک ساعت!
استفاده از کلیشه در جهت تنوع
از این ابزار به طور متعدد در فیلمها استفاده میشود و به آن «تیک تیک ساعت» میگویند. این ابزاریست که کریستوفر نولان به زیبایی توانسته از آن بهره ببرد. به طور مثال میتوان به صحنههایی از فیلم «میانستارهای»، ساختهی سال ۲۰۱۴ اشاره کرد. جان تروبی در کتاب «آناتومی داستان» تیک تیک ساعت را به این شکل توصیف میکند: «نقطهی پایانی که به عنوان تیک تیک ساعت هم شناخته میشود، تکنیکیست که بهوسیلهی آن به مخاطب گفته میشود که کار باید تا زمان مشخصی تمام شده باشد. نقطهی پایانی سبب میشود هیجان و سرعت روایت داستان بیشتر شود اما برای آن به شالودهی درست و باریکبینی نیاز است.»
“هر ساعت معادل هفت ساله! شمارش یادتون نره.”
تیک تیک ساعت مزایای زیادی دارد. با سرعت دادن به فیلم، مخاطب را وادار به تصمیمگیری میکند تا تضاد ناشی از محدودیت زمانی را از بین ببرند. با این حال همانطور که تروبی میگوید، برای استفادهاش باید بهایی بپردازیم. به صحنههایی مانند خنثی شدن بمب فکر کنید. بهقدری این صحنهها را در فیلمهای مختلف دیدهایم که الان به کلیشهای خستهکننده تبدیل شدهاند. وقتی مخاطب متوجه استفاده کردن از این ابزار در پشت صحنه میشود، این بدان معناست که توجهاش از روایت و جنبهی احساسی داستان منحرف شده و جادوی فیلم از بین رفته است. این اتفاقیست که هیچ کارگردانی آنرا نمیخواهد.
کلیشه را در دل قصه پنهان کن
حالا باید به دنبال مخفی کردن تیک تیک ساعت در دل داستان باشیم. کاری که کریستوفر نولان به همراه آهنگسازش، هانس زیمر، آنرا با وارد کردن صدای تیک تیک به موسیقی متن فیلم انجام میدهند. به خصوص در دو قطعهی «کوهها» و «بزدل». به محض فرود آمدن کاراکترها بر روی سیارهی میلر، برای جمعآوری اطلاعات، یک شرط یادآوری میشود: «هر ساعت معادل هفت ساله! شمارش یادتون نره.»
این زمان ارزشمند
پس از بیان این جمله از زبان کوپر، موسیقی متن فیلم Interstellar با تیک تیکهای ساده شروع میشود. حالا هر صدای تیک، گذر زمان را برای مخاطب یادآوری میکند. روی این سیاره زمان ارزشمند است و هر ثانیه دارای اهمیت میباشد. ریتم آهنگ کمی کندتر، یعنی ۴۸ ضرب در دقیقه، شروع میشود که به صورت ظریفی به خطری که تهدیدشان میکند، یادآور میشود. وقتی کاراکترها متوجه میشوند که میلر مرده است و کوهها درواقع امواج غولپیکری هستند که به سمتشان میآیند، صدا اوج میگیرد و تعداد ضربها به 60 ضرب در دقیقه افزایش پیدا میکند. با هر صدای تیک، مخاطب به این فکر میکند: آیا قبل از رسیدن موجها میتوانند به داخل سفینه برگردند یا خیر؟
“با هر صدای تیک، مخاطب به این فکر میکند: آیا قبل از رسیدن موجها میتوانند به داخل سفینه برگردند یا خیر؟”
این، تیک تیک ساعت را به طور عملی نشان میدهد. احساس تعلیق و تنش با هر صدای تیک افزایش پیدا میکند، در حالی که زمان بیرحمانه از دست میرود. کمی جلوتر در داستان، کوپر و برند شاهد کشیده شدن تنها سفینه به سمت سیارهی «من» هستند. در صحنهی قبلی، برای مخاطبین شرط گذاشته شده که باید راهی به سمت عرشه پیدا کنند و قبل از اینکه در اتمسفر سیاره گیر بیافتند، سفینه رو هدایت کنند. حالا که محدودیت زمانی برایمان مشخص شده و زندگی کاراکترها در خطر است، تیک تیک ساعت شروع میشود. صدای تیک تیک آروم، با صدای سازهای کوبهای و سنگین جایگزین و ریتم ثابت ۶۰ ضرب در دقیقه حفظ میشود.
در جستوجوی زمان از دست رفته
حالا که موتیف تیک تیک ساعت پایدار شده، نولان برای پاسخ گرفتن از مخاطب نیازی به شمارش معکوس ندارد. مثل موضوع خنثی کردن بمب، که خیلی واضح بود و مخاطب حواسش پرت میشد، به جای آن، هر ضرب آهنگ به ما یادآوری میکند که زمان در حال از دست رفتن است. موسیقی شدت میگیرد و تیک تیک ساعت جلو میرود و ما به این فکریم که کاراکترهایمان نجات پیدا میکنند یا خیر؟
داستانگو یا شعبدهباز؟
زمانی که از مدار سیاره خارج میشوند، بالاخره از تنش موسیقی کاهش مییابد. داستانگوها مانند شعبدهبازها، مخاطب را به سفری ناشناخته دعوت میکنند و از نظر احساسی آنها را گمراه میکنند تا پاسخ مناسبی بگیرند اما به محض آگاه شدن مخاطب از حقه، تأثیرش از بین میرود. با دانستن این موضوع، نولان و زیمر این تأثیر را در موسیقی متن فیلم Interstellar پنهان میکنند. بدین وسیله، زمینههای بزرگتری در داستان تقویت میشود.