پرش به محتوا
خانه » بلاگ » شکستن امواج، داستان عشقی ایثارگرانه

شکستن امواج، داستان عشقی ایثارگرانه

بر اساس گفته‌های نویسنده و کارگردان «لارس فون تریه»، «شکستن امواج» تنها یک داستان عاشقانه ساده است. اما واژه ساده به‌سختی می‌تواند از پس توصیف این درام چندلایه عمیق برآید. این اثر، اثری بسیار روحانی اما ضد مذهب، پیروزمند اما در عین حال غم انگیز ، شخصی اما در عین حال جهانی است. عشق هسته مرکزی فیلم را تشکیل می‌دهد، اما برخلاف رویکرد کلیشه‌ای آن نسبت به موضوع، شکستن امواج شش جنبه احساسی را مورد بررسی قرار می‌دهد: عشق مبدل، عشق قربانی، عشق رستگاری، عشق مخرب، عشق عاشقانه و عشق جنسی و به‌رغم نتیجه‌گیری ناخوشایند آن، این فیلم هنوز در میان بهترین‌های سال جای دارد.

شروع ماجرا

اکثر اتفاقات فیلم در روستایی بسته با اعتقادات مسیحی بنیادگرانه جریان دارد. بر اساس گفته‌های «بزرگان» روستا که با مشت‌هایی آهنین حکومت می‌کنند، زندگی چیزی برای سرگرمی نیست و تنها برای خدمت به خداست. سکس نه برای لذت بلکه برای تولید مثل است. غریبه‌ها اجازه آمدن به روستا را ندارند و محکوم به جهنم هستند. بنابراین زمانی که «بس» خجالتی و خوش‌قلب اعلام می‌کند که می‌خواهد با «یان» کارگر بی‌ایمان دکل نفتی ازدواج کند، تمامی اهالی روستا در برابرش جبهه می‌گیرند.

برخلاف مخالفت‌های بزرگان، ازدواج آن‌ها سر می‌گیرد و «بس» خود را شادتر از همیشه و ورای تصوراتش می‌بیند. او به همان اندازه که از سکس لذت می‌برد از خوابیدن در میان آغوش‌های همسرش در حال خرناس کشیدن هم لذت می‌برد. اما شکست عاطفی در پیش است و «یان» «بس» را تنها رها کرده و به دکل برمی‌گردد. به‌گونه‌ای که حتی بهترین دوست و خواهر شوهرش «دوروتی» (با بازی «کاتلین کاتلیج» فیلم «قبل از باران») هم نمی‌تواند او را از این افسردگی نجات دهند. یک دکتر محلی «آدریان روولینز» برای ارزیابی وضعیت روانی او فراخوانده می‌شود و بر عقل سلیم او گواهی می‌دهد. سپس تراژدی در نقش حادثه‌ای غیرمعمول رخ نشان می‌دهد و «یان» از گردن به پایین فلج می‌شود.

رابطه روحانی یا پارانویایی؟؟

محوریت روایت رابطه «بس» با خداست. برای بیشتر زمان فیلم «فون تریه» این مساله را که آیا او واقعا ارتباط روحانی مخصوصی با خدا دارد و یا اینکه فقط دیوانه است را مبهم نگه می‌دارد. آیا او واقعا صدای خدا را می‌شنود یا اینکه این‌ها همه نشانه‌هایی از مشکلات روانی » او است؟ آیا «بس» ابزار رستگاری «یان» است و یا اینکه او صرفا در حال تجربه کردن نوعی از توهمات خود ویرانگرانه است؟ متاسفانه، در صحنه آخر، «فون تریه» تعادل را به نفع یکی از این تفاسیر به هم می‌زند که این مساله تاثیر کلی فیلم را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.

در ایفای نقش «بس» عمیقا آشفته، بازیگر تئاتری اهل بریتانیا «امیلی واتسون» بازی‌ای شایسته دریافت جایزه از خود ارائه می‌دهد. به‌خصوص زمانی که «بس» باید شماری از حوادث فیزیکی و روانی تحقیرآمیز را تحمل کند، درحالی‌که شخصیت وی از آرامش احساسی به جنونی کامل مبدل می‌شود. کار «واتسون» در خلق شخصیتی باورپذیر به مرور در طول فیلم سخت‌تر می‌شود اما با تکیه بر توانایی‌های خود او هرگز در این راه شکست نمی‌خورد. بازیگران مکمل، ازجمله «استلن سارسگارد» و «کاتلین کارتلیج» بازی‌های خوبی انجام داده‌اند، اما هیچ‌کدام از آن‌ها آنگونه که «واتسون» لنز را به تسخیر خود درمی‌آورد عمل نمی‌کنند.

هیچ شکی نیست که «شکستن امواج» فیلم سختی برای تحمل کردن تماشایش تا انتها است. اما، هنوز علی‌رغم طولانی بودن زمانش، بیننده را برای کل مدت زمان 159 دقیقه‌ای‌اش مجذوب نگه می‌دارد.

برچسب‌ها:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *