پیش از هر چیز، بیایید یک لحظه صادق باشیم؛ اگر تا به حال هنگام رد شدن از چهارراه ناگهان فکر کردهاید که چراغ بعدی ممکن است آخرین چراغی باشد که میبینید، احتمالاً یکی از طرفداران سرسخت مجموعهی Final Destination هستید. مجموعهای که با یک سؤال ساده اما کابوسوار تمام تئوریهای امنبودن زندگی را زیر پا گذاشت:
اگر مرگ یک طرح دقیق داشته باشد و تو فقط تصادفاً از آن فرار کرده باشی… چه اتفاقی میافتد؟
و حالا، در سال ۲۰۲۵، این ایده دوباره زنده شده؛ با حجمی از هیجان، اضطراب و خلاقیت خونآلود که حتی تاریکی خود مرگ را هم به خنده وا میدارد.
بازگشت دوباره مقصد نهایی
فیلم مقصد نهایی 2025 فقط یک نسخه دیگر از یک فرنچایز نیست. این فیلم، بازتابی از ترسهای امروزی است؛ در دنیایی که هر لحظه، میتواند آخرین باشد. از سانحهی آسانسور گرفته تا لرزش اشتباهی در موبایل هنگام سوار شدن به مترو.
برخلاف نسخههای ابتدایی این فرنچایز، که بیشتر بر روی صحنههای مرگ غافلگیرکننده تمرکز داشتند، نسخه 2025 لایهای تازه به ترس اضافه کرده است: شک به منطق، ترس از تصادفهای غیرقابل اجتناب، و زوال درک انسان از ایمنی.
مگر میشود در دنیای پر از الگوریتمهای تصادفی و تصادفهای الگوریتمی، مرگ همچنان مثل یک شکارچی نقشهکش عمل نکند؟
داستان جدید؛ اما کابوس همان است
در نسخه جدید، گروهی از دانشجویان رشتهی بیوانفورماتیک (بله، این همزمان مدرن و ترسناک است!) طی یک تصادف قطار مرگبار در متروی زیرزمینی نیویورک زنده میمانند. اما این زندهماندن… تاوان دارد. بلافاصله پس از آن، حوادثی زنجیرهای، غیرعادی، و البته دردناک یکییکی آنها را شکار میکند. اما این بار یک فرق بزرگ وجود دارد:
مرگ باهوشتر شده.
دیگر از افتادن پنکه روی سر یا لیوان شکسته خبری نیست؛ این بار تکنولوژی با مرگ همدست شده. از خطای هوش مصنوعی در ماشینهای خودران گرفته تا هشدارهای بیمورد اپلیکیشنهای سلامت.

فناوری و ترس در مقصد نهایی
بیایید رو راست باشیم؛ نسخههای ابتدایی Final Destination زیبا بودند، اما کمی هم سادهلوحانه. سقوط هواپیما، سقوط آسانسور، یا حتی سر خوردن در حمام. اما حالا در سال 2025، مرگ با کابل USB، اینترنت اشیا، و الگوریتمهای ناقص GPT سروکار دارد. چه کسی فکرش را میکرد روزی مرگ با خطای سیستمی باعث انفجار بخاری هوشمند شود؟
سازندگان این نسخه نشان دادهاند که برای ترسیدن، نیازی نیست حتماً در کابین خلبان باشید. کافیست ساعت هوشمندتان نبض اشتباهی بزند…
مرگِ برنامهنویسی شده؛ وقتی Final Destination وارد متاورس میشود
در یکی از شوکهکنندهترین سکانسهای فیلم، یکی از شخصیتها هنگام استفاده از هدست VR گیر میافتد. نه فقط از نظر فیزیکی، بلکه روانی. او متوجه نمیشود که خطر در دنیای واقعی دارد به سراغش میآید، چون سیستم واقعیت مجازیاش دقیقاً در لحظه مرگ، گیر کرده است.
این سکانس را تماشا میکنی و با خودت میگویی:
“آیا ما هم در واقعیت به قدری غرق شدهایم که مرگ باید وارد بازیهایمان شود تا ما را ببیند؟”

لبخند مرگ هنوز هم دوستداشتنی است؟
یکی از ویژگیهای خاص مجموعهی Final Destination، شوخطبعیاش در مواجهه با مرگ است. در نسخه 2025، این شوخیها عمیقتر و چندلایهتر شدهاند. طنزهایی که با اشارات سیاسی، فلسفی، و حتی اجتماعی آغشته شدهاند. مثلاً شخصیتی داریم که معتقد است “سیستم سرمایهداری از مرگ هم بدتر است” و خب، حدس بزن چه بلایی سرش میآید؟ بله، مرگ تصمیم میگیرد که او را متقاعد کند… با روش خودش.
این شوخطبعی تاریک، باعث میشود فیلم نهتنها ترسناک، بلکه تا حدی طنز-ترسناک باشد. آیا این ترکیب، بهطور عجیب و بیرحمانهای دوستداشتنی نیست؟
وقتی با دنده عقب از مرگ فرار کردم!
اجازه بده خاطرهای تعریف کنم. یکبار در زمستان، داشتم عقب عقب از پارکینگ بیرون میآمدم که ناگهان حس عجیبی به من گفت: وایسا. واقعاً وایسادم. چند ثانیه بعد، تیر چراغ برق که معلوم نبود چرا شل شده بود، روی فضای خالی جلوی ماشین افتاد. بله، ممکن بود امروز این مقاله را نخوانی!
حالا که Final Destination 2025 را دیدهام، بیشتر باور کردهام که “حس ششم”، شاید فقط یک مکانیزم عصبی نباشد؛ شاید مرگ واقعاً دارد نقشهاش را اجرا میکند و ما فقط بازیگران صحنهای هستیم که فیلمنامهاش نوشته شده، اما هنوز اجرا نشده…
مرگ، به مثابه الگوریتم؟
فیلم به طرز هوشمندانهای از نظریههای علمی مانند «اثر پروانهای»، «جبرگرایی بیولوژیکی» و حتی «فلسفه نیهیلیستی مرگ» استفاده میکند. یکی از شخصیتها مدام تکرار میکند:
“Everything is coded. Death is just the final line.”
این فیلم، بیشتر از اینکه فقط سرگرمکننده باشد، یادآور این نکته است که در جهانی که همهچیز با عدد و داده تحلیل میشود، مرگ هم میتواند بخشی از یک الگوریتم باشد.
شاید فقط باید صبر کنیم تا نوبتمان برسد؛ یا شاید باید خطاهای کد را پیدا کنیم؟

نتیجهگیری
فیلم مقصد نهایی 2025 نهفقط ادامهی منطقی فرنچایز است، بلکه بازتابی از وحشت مدرن در جهانی است که در آن امنیت، فقط یک تصور است. با مرگ دیجیتالی، انفجارهای اینترنتی، و کابوسهای مبتنی بر فناوری، این نسخه بدون شک، تاریکترین، پیچیدهترین، و بامزهترین قسمت از مجموعه است.
اگر از طرفداران ترس هوشمندانه، شوخیهای سیاه و مرگهای خلاقانه هستی، این فیلم را از دست نده.
و لطفاً، دفعه بعد که در مترو وایفای قطع شد… یکم دقیقتر اطرافت رو نگاه کن…