اسمیت سونیان: گریلا چهار دم از مزارع پایین می آید، کیسه ای از جنس کنف بر پشت دارد. شمشیر به دست می آید تا شکم بچه های بازگوش را باز کند. قبل از آمدن او صدایی می آید، آیا صدای زنگ سورتمه ها را می شنویی؟ گریلای آدم خوار آمده است زود خود را از دسترس او مخفی کنید.
ورد خوانی گریلای آدم خوار در روز کریسمس
ایسلندی ها جادوگر روز کریسمس را به عنوان Gryla یاد می کنند. با نام بابانوئل لرزه به تن مردمان ایسلند می افتد. گریلا داستانی باستانی است که بسیار ترسناک و مهیب است. Krampus یا کرامپوس شرور و پلید، جایگاه خود را در دل سینمای وحشت به دست آورده است. اما گریلای ما از این کارکتر باستانی آلمان، شرور و وحشتناک نیست. این داستان ها در قرن سیزدهم میلادی برای ترساندن کودکان بی ادب و نافرمان به کار می رفت. بنابراین گریلای آدم خوار پدیدار شد.
نام او را ورد خوان ترجمه می کنند؛ اما می توان به جادوگر روز کریسمس نیز اشاره کرد. در دوره های قبل داستان گریلا هنوز وارد تاریخ ایسلند نشده بود. Yule یول عنوانی است که در کریسمس ایسلندی به کار می رود . همان طور که گفتیم از نظر مردم این سرزمین، این داستان برای کودکان خرابکار و بی ادب بسیار آموزنده و مناسب است.
توصیف کریسمس از نظر اسمیت سونیان
مجله اسمیت سونیان این مراسم باستانی را به گونهای توصیف می کند که این عید عزیز نه تنها زمانی برای جمع کردم اقوام زنده، بلکه جمع کردن مرده ها، موجودات جادویی، شبح، الف ها و ترول های است که به این عید اعتقاد دارند. گریلا نیز جز همین گروه هست که در شب عید به دنبال کودکان می آید. برخی او را ماده غول زشت با چهار دم می نامند.
ساختار کلی گریلا به چه شکل است؟
توصیف های زیادی از چهره و اندام او وجود دارد. برخی گفته های باستانی و قومیتی او را هیولایی ۱۵ دم که به هر یک از دم های او ۱۰۰ کیسه است که داخل آنها ۲۰ کودک وجود دارد. بنابراین ۲۰ کودک داخل کیسه تبدیل به غذای خانواده ترول در شب عید می شودند. در اشعار تاریخی او را با چشم های که در پشت سرش دارد، گوش های بسیار بلند که به بینی اش می خورد، دندان های سیاه و ریشی درهم و بهم ریخته، یاد می کنند.
خانواده ترسناک و عجیب گریلای آدم خوار
لیپالودی کیست؟ او همسر غرغرو و تنبل گریلا است که در دستان چروکیده خود انگشتری زشت به دست دارد. به گفته دانشگاه ایسلند در گفتگوی با مجله اسمیت سونیان درباره لیپالودی می گوید: او هنگامی که از بودن با یکی از همسران خود خسته شده بود، او را خورد. پسران یول در این داستان جمع هستند. این گروه عجیب و غریب در ابتدا به صورت جداگانه بودند.به تدریج در افسانه گریلای آدم خوار به عنوان ۱۳ برادر یاد شدند تا قبیله کوچکی از کودک ربا ها را تکمیل کنند.
خانواده کودک ربا ها یک حیوان خانگی نیز دارد که در تمامی کارها به آنها کمک می کند. گربه یول یک گربه بسیار بزرگ و سیاهی است که در شب کریسمس در کوچه های شهر قدم می زند تا بچه های که از هدیه های خود ناراضی هستند می خورد. همچنین کودکانی که نتوانستند لباسی برای خود تهیه کنند نیز با خود می برد. این گربه بزرگ ۲۰ کودک را به تنهایی حریف است و آنها را می خورد.
سخن پایانی
از داستان خانوادگی گریلای آدم خوار می توان به این نتیجه رسید که کریسمس هم آنقدری که بنظر می رسد برای همه مردم خوشایند و سرشار از شادی و جشن نیست. بلکه برای عده ای همراه با ترس، وحشت و ناامیدی همراه است. همچنین می توان گفت داستان پریان و الف ها از ایران باستان الهام و به شکلی دیگری توصیف شده اند. این موجودات با توصیف اولیه متعلق به دنیای اساطیری و باستانی ایران است. از همراهی شما با دیمونومی تا پایان این مقاله ممنونیم.